Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-03@08:28:19 GMT

دختری در دام روباه مکار!

تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۴۸۸۳۰

دختری در دام روباه مکار!

اگر دختر معلولم این تصاویر و فیلم‌ها را به من نشان نمی‌داد هیچ گاه تصور نمی‌کردم که دختر نوجوانم به دام یک روباه مکار افتاده است! هنوز هم باورم نمی‌شود که زندگی و آینده دخترم در آستانه نابودی قرار دارد؛ چرا که ...

این‌ها بخشی از اظهارات زن ۶۲ ساله‌ای است که برای دومین بار طی چند روز گذشته به پلیس پناه آورده بود تا دخترش را از سقوط در گرداب مخوف دوستی‌های خیابانی نجات دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این زن میان سال که مدام برای عزت و سربلندی نیرو‌های انتظامی دعا می‌کرد، درباره ماجرایی که او را به مرکز انتظامی کشانده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود یک ماه قبل بود که در جریان رفتار‌های مشکوک دختر ۱۶ ساله ام قرار گرفتم و با کمک دختر بزرگ ترم که کر و لال است به ارتباط فرزندم با پسری جوان در فضای مجازی پی بردم.

من که در اوج ناامیدی و حیرانی قرار داشتم جز پلیس پناهگاه و محرمی نیافتم تا از او برای نجات دخترم از این مسیر اشتباه کمک بخواهم این بود که به دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آمدم و با سرهنگ زمانی (رئیس کلانتری) برخورد کردم که با گشاده رویی دستور‌های ویژه‌ای برای آگاهی بخشی و گفت وگوی مشاوران با دخترم صادر کرد و به این ترتیب وقتی «سمانه» در جریان پرونده‌های دوستی خیابانی قرار گرفت که چگونه دختران فریب خورده و آینده خود را تباه کرده اند، خیلی زود تصمیم گرفت مسیر درست زندگی را پیدا کند و من به همین دلیل قدردان زحمت کشان نیروی انتظامی هستم.

با آن که دخترم متوجه اشتباه خود شد و از ارتباط‌های خود در فضا‌های مجازی دست کشید، اما متاسفانه او قبل از این ماجرا، تصاویر و فیلم‌هایی زشت و زننده برای پسری فرستاده است که در فضای مجازی با او آشنا شده بود. با آن که دختر نوجوانم خجالت می‌کشید این عکس‌ها و فیلم‌ها را به من یا خواهرانش نشان دهد و دچار نوعی ناراحتی‌های روحی شده بود، دختر بزرگم متوجه این تصاویر شد و موضوع را برای من بازگو کرد.

این زن میان سال ادامه داد: بعد از مرگ مادرم، من سرپرستی اعضای خانواده ام را به عهده گرفتم و پس از آن که همه خواهران و برادرانم ازدواج کردند و به خانه بخت رفتند من هم در ۳۰ سالگی با «حمید» ازدواج کردم، اما ۵ سال بعد هنگامی که اولین دخترم به دنیا آمد، همسرم بسیار ناراحت شد و زن مطلقه دیگری را به عقد خودش درآورد؛ چراکه دخترم کرو لال بود و او نمی‌خواست با معلولیت فرزندم کنار بیاید!

در این شرایط من به زندگی مشترک ادامه دادم و در حالی فرزند دوم را باردار شدم که دیگر شوهرم بیشتر اوقات خود را در منزل هوویم می‌گذراند و مبلغ ناچیزی برای مخارج زندگی به من می‌داد.

به همین دلیل من در خانه‌های مردم کار می‌کردم تا فرزندانم را بزرگ کنم. بالاخره «سمانه» هم که آخرین فرزندم بود به دنیا آمد و من همه همت خودم را به کار گرفتم تا آن‌ها درس بخوانند و کمبودی در زندگی احساس نکنند.

سال گذشته دو نفر از بستگانمان به خواستگاری «سمانه» آمدند، اما او اصرار داشت که ادامه تحصیل بدهد. من هم به خواستگارانش پاسخ منفی دادم، اما نمی‌دانم او چگونه فریب یک روباه مکار در فضای مجازی را خورد و طوری به او دل باخت که اکنون تصاویر و فیلم‌های شخصی اش در اختیار آن جوان حیله گر قرار دارد. اگر او این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کند، دیگر هیچ آبرویی برای من باقی نمی‌ماند که با کارگری و بدبختی تلاش کردم تا آن‌ها را دخترانی با وقار و سنگین بار بیاورم و ...

اکنون نیز دوباره به کلانتری آمدم تا از آن پسر مکار شکایت کنم و ...

با توجه به نگرانی و اضطراب شدید مادر این دختر نوجوان، بلافاصله هماهنگی‌های قضایی با صدور دستور‌های محرمانه‌ای از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) برای بررسی‌های کارشناسی این ماجرا و دستگیری پسر مورد ادعای وی آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: خراسان

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: معلولیت اخبار حوادث و انتظامی فریب دختر فضای مجازی فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۴۸۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مربی لیگ برتری؛‌ دخترم می‌گوید این بازی را ببازید

به گزارش همشهری آنلاین، محمود شجاعی دستیار مسعود شجاعی در کادر فنی هوادار درباره دیدار روز آینده برابر صنعت نفت آینده که تیم شهرش هم به شمار می‌رود، احساسی حرف‌هایش را آغاز کرد و گفت: درباره صنعت نفت صحبت کردن سخت است. زادگاه خودم است و سال‌ها در آن زندگی کرده‌ام. امیدوارم روزی برسد که مسئولین وزارت نفت از کج سلیقگی‌هایشان دست بردارند. امیدوارم قانون عوض شود و شرایطی برای این تیم قدیمی فراهم بشود که هر سال با مشکلات مالی دست به گریبان نشوند و کارشان به اما و اگر کشیده نشود.

او سپس درباره شرایط فنی مسابقه هم صحبت کرد و گفت: هفته گذشته بازی جام حذفی را بردیم و تمرینات خیلی خوبی را پشت سر گذاشتیم. امیدوارم شرایط روحی و فنی تمرین به روز مسابقه انتقال پیدا کند و بتوانیم سه امتیاز را کسب کنیم.

مربی تیم فوتبال هوادار سپس درخواستی را از مسئولان فدراسیون مطرح کرد: از کمیته داوران و مسئولان برگزاری سازمان لیگ تمنا می‌کنیم که در چیدمان داوری دقت بیشتری داشته باشند. هفته گذشته بازی با پیکان کارشناسان داوری گفتند که گل دوم این تیم اول خطا بوده و بعد در شرایط آفساید به ثمر رسیده است. با این حال نه حرفی زدیم و نه بیانیه دادیم و قبول کردیم اشتباهات وجود دارد. امیدواریم اشتباهات عامدانه نباشد تا خدایی ناکرده برخی تیم‌ها از این بابت متضرر شوند.

خبرنگاری از شجاعی درباره احتمال شکست صنعت نفت آبادان و شرایط احساسی او مقابل تیم شهرش پرسید و او درواکنش به آن گفت: نمی‌دانم. آدم در برخی موارد احساسی می‌شود. من دختر دارم. دو سه روز هست که می‌گوید می‌شود این بازی را ببازید. به او گفتم نمی‌شود. ورزش است. درست است که تیم زادگاه ما است ولی ما از باشگاه دیگری پول می‌گیریم و باید عرق داشته باشیم. جبر زمانه است که در این تایم و در این تاریخ به تیم زادگاهمان خوردیم. نمی‌توان کاری کرد و امیدواریم هر تیمی بهتر باشد، نتیجه بگیرد.

کد خبر 848335 منبع: ورزش سه برچسب‌ها ویژه ورزشی باشگاه صنعت نفت آبادان

دیگر خبرها

  • دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!
  • شجاعی: دخترم قبل از بازی قسمم داد که ببازیم!
  • دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • بازگشت روباه بدجنس به لیگ برتر
  • رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • نجات یک راس بره آهو در شهرستان خوسف توسط پلیس
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • فوت مرموز دختری بعد از مهمانی رفتن با نامزدش
  • مربی لیگ برتری؛‌ دخترم می‌گوید این بازی را ببازید